تازه ترین اشعار
- ای اهالی سیاست ای اهالیِ سیاست سرِ این بامِ بلند کاش شاعر بودید! پای احساس حقیقت، پیِ مفهوم حضور مینشستید کمی تا یقین میکردید جنگ گمراهترین راه به سوی نور است در سیاهیِ عبور رغبتی نیست بگویم از جنگ، بِسُرایم از صلح شاعرم من ؛ شاعران را چه به بیراههٔ مرموز سیاست چه به جنگ! دوست دارم بِسُرایم از عشق عشقبازی کنم و وصف کنم حالی را در حدودی روشن در محیطی آرام ای اهالیِ سیاست تهِ آن قالبِ افکار تهی دست بردارید از سر عمرِ گرانمایهٔ کوتاه بشر بِگُذارید به میلِ خودش این عمر به پایان برسد و اگر اهلِ سیاست روزی، دست از منفعت فاسدِ خود بردارند از سرِ غفلتِ خود برخيزند بر سرِ سفرهٔ عشق از هیجان بنشینند! همچو شاعر بدهند از تهِ دل قولِ غزل و بگیرند ره منزلِ آرامش را بیبهانه من نیز میسُرایم غزل از عشق و سیاست آن روز و چنین میگویم: جنگ بیشک نمکِ عشق برای صلح است! میشود با نفس گرم دو تا بوسه به دریا پیوست پیِ رود پیِ دریاچهٔ آرام صبور پیِ روشن شدن حلقهٔ نور میشود روشن شد در تهِ تاریکی بیحضورِ خورشید بینگاهِ مهتاب به امید آن روز #مریم_جلالوند https://t.me/maryamjalalvand

آخرین اطلاعیه ها