تازه ترین اشعار
- شب دلداده با دلدار برای لحظهای اندک بیا خلوت کنیم ای یار طبیبانه نگاهی کن به دلتنگیِ این بیمار بیا چون ابر بارانی بغل گیرم به عریانی که در من گل برویانی پُرم از شوقِ این دیدار در آغوشم بگیر و می بنوش و مست هر لحظه یکی شو با نفسهایم لبت را بر لبم بگذار بساز از هر دو بازویت برایم خانهای از عشق که در آن عاشقی کردن کند شوق مرا سرشار مرا با بوسه جانی ده به جسمِ من توانی ده بخوابانم به لالاییِ سحرانگیزِ لذّتبار بیا ای کشتیِ بیناخدا، دریای آرامم نترس از زوزهٔ طوفان تنت را بر تنم بسپار بیا بر من خدایی کن بیا فرمانروایی کن بیا پیراهنِ شرم از میانِ این دو تن بردار بمان با من در این مستی بگو که عاشقم هستی بکش بر موی من دستی که میخوام تو را بسیار چو صید افتاده در دامت اسیرم کن به اندامت بزن پیک و ببر کامت جهان در خواب و ما بیدار وجودم را منوّر کن لبم را با لبت تر کن شبی را پیشِ من سر کن شبِ دلداده با دلدار جهان بازار سرپوشیدهای از زنگِ ایّام است که غیر از عاشقی کردن ندارد سود این بازار تو را من دوست میدارم مرا تو دوست میداری تویی زیباترین خواهش تویی زیباترین تکرار #مریم_جلالوند https://t.me/maryamjalalvand

آخرین اطلاعیه ها