تازه ترین اشعار

  • قرارمان چه بود
  • قرارمان چه بود بوسه و شراب شروع زندگی بدونِ اضطراب قرارمان چه بود عاشقانه‌ای که می‌دهد خوشی نمی‌دهد عذاب به آسمان بگو قفس غریب نیست برای من که پیش تو نشسته‌ام برای من که با رضایت خودم بجز تو عهد با همه شکسته‌ام بگو بگو به آسمان که آبیَم بگو که در قمار دل نباختی بگو که فرصتی دگر نمی‌دهد اگر که روزگار را شناختی به بوسه‌ای لبانِ انتظار را ببند و چون دری دوباره باز کن طلب کن آنچه را که داده‌ای به من ربای بوسه را جدا لحاظ کن چقدر با تو سرخوشم چو آفتاب طلوع کن همیشه بر جهان من چشیده‌ام کنارت آبِ زندگی نگاه کن به عمرِ جاودان من اسیر بازوان تو رها شده ز قید و بندِ زندگی و هر چه هست رسیده تا کرانه‌های با شکوه به عشق جاودانه دل سپرده است ببین چگونه سرخوشم به شوق تو ببین که واژه‌ها چگونه سرخوشند ببین چگونه چون شراب کهنه‌ای مرا به زیر حجمِ عشق می‌کُشند تنم روایت کویر تشنه‌ که تَرَک تَرَک در انزوا تکیده است چگونه قانعت کنم به آشتی هزار بار جان به لب رسیده است طلوع کن بگیر از نگاه من سیاهیِ غبارِ انتظار را ببر مرا به هر کجا که خواستی بهارِ من روانه کن قرار را به صبر تکیه کردنم بهانه بود وگرنه اینقَدر غریبه نیستم بگو چگونه در هجومِ بادها مقابلِ غرورِ خود بایستم قرارمان چه بود، آتشم نزن تو زیر نورِ ماه خورده‌ای قسم نگو که رفته‌ام ز یادِ تو دگر وگرنه به قرارمان نمی‌رسم #مریم_جلالوند https://t.me/maryamjalalvand
زیر بارانم و نم نم به تو می اندیشم-مثل یک زخم به مرهم به تو می اندیشم طعم آن بوسه به لبهام هنوزم باقیست-روزها هر شب وهردم به تو می اندیشم آسمانی که گرفتست و بارانی و سرد-آن منم با دل پر غم به تو می اندیشم رفته ای بی خبر از من به چه کس تکیه زدی-تکیه بر خاطره دارم به تو می اندیشم
بین ما فاصله هایی که نباید باشد-من در این فاصله ها هم به تو می اندیشم فکر کن سخت تر از این چه عذابی باشد ...؟-که تو نامحرم و ... محرم به تو می اندیشم
فرین وب
طراحی و بهینه سازی سایت توسط فرین وب