تازه ترین اشعار
- ما طایفهای زندهکُش و مردهپرستیم یک عمر دویدیم و به دنبال چه هستیم؟ معلوم نشد از چه خمار و ز چه مستیم گاهی سر یک مسئله ی کوچک ناچیز از دوست بریدیم و چه دلها که شکستیم ما قد نکشیدیم به اندازه ی خورشید ما در تهِ یک چاه پر از دود نشستیم بر دوست که دلتنگ ،درِ خانه ی ما بود در را نگشودیم و بلافاصله بستیم از روی بلندای افق فاصله پیداست همسایه ی خاکیم و به این مرتبه پستیم بگذار به گوش همه عالم برسانند ما طایفه ای زنده کش و مرده پرستیم #مریم_جلالوند

آخرین اطلاعیه ها