تازه ترین اشعار
- به هم خورد پیوند می و مستی و پیمانه به هم خورد بر هستیِ شب،روز ازل بوی عَدَم خورد تاوانِ شجاعت سرِ تیغ است به گردن مُهری که به پیشانیِ ننگینِ ستم خورد لب تشنه بمیرد به هوای کمیِ آب مرغی که لبِ رود،هراسان شد و غم خورد دلگیر تر از جورِ زمان بود دَمی که بیهوده میانِ دو نفر عشق رقم خورد افشاگرِ آن راز که می گفت امین است او بود که بیش از همه در جمع قسم خورد مریم جلالوند

آخرین اطلاعیه ها