تازه ترین اشعار

  • برده همه دلها را
  • قصد دارد دگر آزرده نسازد ما را او که غیر از دل من برده همه دلها را دل به دریا زده را طالب آزادی بود که خطر کرد و پذیرفت رهِ دریا را شیخ در مسجد ما خطبه ی بیداری خواند تا به این خدعه کند خواب همه دنیا را ترک آغوش و لب و صحبت نامحرم شد تا به بازیچه بگیرند دلِ شیدا را او که با دست نیاز آمد و شد ساکن دل رفته و خیمه زده جانب استغنا را قصه ی خامی و دلدادن و نادانی نیست عشق حتی به تباهی بکشد دانا را #مریم_جلالوند اشعار مریم جلالوند https://t.me/maryamjalalvand
زیر بارانم و نم نم به تو می اندیشم-مثل یک زخم به مرهم به تو می اندیشم طعم آن بوسه به لبهام هنوزم باقیست-روزها هر شب وهردم به تو می اندیشم آسمانی که گرفتست و بارانی و سرد-آن منم با دل پر غم به تو می اندیشم رفته ای بی خبر از من به چه کس تکیه زدی-تکیه بر خاطره دارم به تو می اندیشم
بین ما فاصله هایی که نباید باشد-من در این فاصله ها هم به تو می اندیشم فکر کن سخت تر از این چه عذابی باشد ...؟-که تو نامحرم و ... محرم به تو می اندیشم
فرین وب
طراحی و بهینه سازی سایت توسط فرین وب